۱۶ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۹
کد خبر: ۵۷۳۱۶۴

یادداشت | روان‌شناسی "مفسدان اقتصادی" بر اساس مبانی اسلامی

شهرام جزایری، محمودرضا خاوری، بابک زنجانی و... نام‌هایی است که این سال‌ها بسیار شنیده‌ایم و نام‌های بسیار دیگری که نشنیده‌ایم، نام‌هایی که با مفهوم پرکاربرد «مفاسد اقتصادی» گره خورده است.
مفسدان اقتصادی مفسدان اقتصادی، شهرام جزایری، بابک زنجانی، خاوری، فاضل خداداد

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، ششم مردادماه سال ۱۳۹۷، مرز بازرگان، دو نفر در کانتینری که بارش عدس بود، پنهان شده بودند که پس از دستگیری خود را تبعه‌ی افغانستانی معرفی کردند و نام یکی از آنها شهرام جزایری بود؛ متولد ۲۰ آبان ۱۳۵۱ تهران. دستگیرشده در سال ۱۳۸۱ در سن ۲۹ سالگی و صاحب یکی از بزرگ‌ترین و جنجالی‌ترین پرونده‌ی فساد اقتصادی در ایران پس از انقلاب اسلامی. شهرام جزایری، محمودرضا خاوری، بابک زنجانی و... نام‌هایی است که این سال‌ها بسیار شنیده‌ایم و نام‌های بسیار دیگری که نشنیده‌ایم یا دست‌کم هنوز نشنیده‌ایم. نام‌هایی که گره خورده است با مفهوم پرکاربرد دیگری در این سال‌ها و روزها «مفاسد اقتصادی».

منظور از مفاسد اقتصادی خرده دزدی‌ها یا دیگر مشکلات مالی فردی جزئی که گاه افرادی از فقر و بیچارگی به آن دست می‌زنند نیست، بلکه مقصود سوءاستفاده‌های مالی کلان توسط افرادی است که غالباً به اندازه‌ی کافی دارا هستند، اما آنچه دارند راضی‌شان نمی‌کند و برای رسیدن به دارایی بیشتر بیت‌المال را تبدیل به مال‌البیت می‌کنند یا در حیطه‌ی اموال شخصی‌شان به‌گونه‌ای معامله می‌کنند که حق سایر افراد جامعه ضایع می‌شود.

متأسفانه دایره‌ی مفاسد اقتصادی بسیار گسترده است. در ادامه برخی دیگر از مصادیق آن را برمی‌شماریم تا بیشتر معرف حضورمان شوند:

واگذاری خانه‌ها و کارخانه‌های ملی به خود یا دیگران به‌طور بلاعوض و با بهای ناچیز (ولی ظاهراً قانونی)؛

واگذاری اجازه‌ی ورود و صدور کالاها یا خدماتی به‌صورت ویژه؛

سوءاستفاده از وجوهات شرعی و یا درآمدهای وقفی؛

معافیت‌های مالیاتی و عوارض به‌صورت مذاکره‌ای و نه قانونی؛

احتکار ارزاق عمومی و کالاهای اساسی برای گران‌تر فروختن در بازار سیاه؛

ایجاد بازارهای کاذب برای محصولات خارجی؛ به‌ویژه با وجود تولید مشابه داخلی آنها؛

قاچاق کالا به خارج یا داخل به‌صورت عمده با استفاده از روابط با افراد ذی‌نفوذ؛

تلاش برای سوءاستفاده مکانیسم‌های انقباضی و انبساطی دولت؛

سوءاستفاده از جریان‌های خصوصی‌سازی با خرید و فروش ارزان‌قیمت کارخانه‌های دولتی؛

سوء مدیریت‌های اداری و اقتصادی به‌ویژه در سطوح بالای وزارتخانه‌ای و سازمانی و بنیادی؛

مأموریت‌ها و مسافرت‌های غیرموجه داخلی و خارجی و بذل و بخشش‌هایی از جیب ملت؛

دامن زدن به اقتصاد دلالی به جای اقتصاد مولد با گردش اموال به‌صورت اصولی؛

پافشاری در باقی ماندن در پست‌های کلیدی بدون داشتن عملکرد مثبت و قابل دفاع؛

به این لیست بلند و بالا را هنوز ادامه دارد ولی در یک کلام هر گونه دارا شدن غیرعادلانه همراه با پایمال کردن حقوق خدا و خلق. (۱)


جایگاه مفسدان اقتصادی در آموزه‌های اسلامی

از آیات قرآن کریم و سنت اهل‌بیت (ع) به دست می‌آید که رابطه‌ی مال با انسان و انسان با مال به یکی از این پنج شکل ممکن است باشد:

 1. مسکنت؛

2. فقر؛

 3. غنای کفافی؛

 4. غنای وافر؛

 5. غنای تکاثری.

مسکنت یعنی هیچ نداشتن، فقر یعنی کمبود داشتن، غنای کفافی یعنی داشتن زندگی‌ای آبرومندانه و متناسب که مشروع است، غنای وافر یعنی بیش از کفاف داشتن که بر اساس تعالیم اسلامی این حالت موجب هلاکت دنیوی و اخروی است مگر اینکه صاحب آن اهل بذل و انفاق در راه خدا و برای نیازمندان از خلق خدا باشد، غنای تکاثری یعنی فراوان داشتن و فراوان خواستن که از نظر اسلام مردود است؛ زیرا دین و جامعه و اخلاق و انسانیت و در یک کلام همهٔ ارزش‌ها را نابود می‌کند. (2) در واقع مفسدان اقتصادی همان ثروتمندان زیاده‌خواه و به تعبیری بی‌نیازان متکاثر.

پیغمبر خدا(ص) می‌فرمایند: از «فقر» برای شما ترسی ندارم، لیکن از «تکاثر» می‌ترسم. (3)

برای شناخت ویژگی‌های افراد زیاده جوی سوءاستفاده گر لازم است مفهوم کلیدی «تکاثر» را بررسی کنیم.

تعریف تکاثر

تکاثر به معنای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران در ثروت‌اندوزی است که اساس آن را حس برتری‌طلبی و زیاده‌خواهی تشکیل می‌دهد. در حقیقت تکاثر عبارت است از علاقه‌ی افراطی به مال و ثروت و زیر و زیور دنیایی که از حرص و طمع فرد سرچشمه می‌گیرد. (4) نا بر این تعریف مفسدان اقتصادی حریصان و طمع‌کارانی هستند که با استفاده از فرصت‌ها و اطلاعات و ابزارهایی که به هر دلیلی در اختیارشان قرار می‌گیرد، زیاده‌خواهی و برتری‌طلبی خود را ارضا می‌کنند.

در حدیثی از رسول الله (ص) درباره‌ی مفهوم تکاثر می‌خوانیم که فرمودند: تکاثر، جمع‌آوری اموال از طرق نامشروع و خودداری از ادای حق آنها و بستن آنها در خزینه‌ها و صندوق‌ها است. (5)

نگاه اسلام به تکاثر

تکاثر و به‌اصطلاح امروز سرمایه‌داری (در معنای منفی‌اش) یکی از پدیده‌های ضد ارزشی از نگاه اسلام است چنانکه ضد ارزش‌های انسانی و اخلاقی نیز هست. روایت شده است که در زمان پیامبر (ص) فردی از مسلمانان اهل مدینه (انصار) خانه‌ای ساخت با قبه‌ای افراشته؛ یعنی تا اندازه‌ای اشرافی و متفاوت با خانه‌های دیگر. پیامبر اکرم (ص) با دیدن آن ساختمان، درباره‌ی صاحب آن پرسید. وقتی صاحب آن بنا را معرفی کردند، با او قطع رابطه کرد تا آنکه او آن را خراب کرد و به‌صورت خانه‌های دیگر در آورد. سپس پیامبر (ص) به اصحاب فرمود: «هر ساختمانی که ساخته می‌شود وبال گردن صاحب خود است در روز قیامت مگر آن اندازه که موردنیاز باشد». (6)

در این تعلیم الهی و برخورد والا سازندگی‌هایی ارجمند و آموزش‌هایی انسانی و خدایی وجود دارد که برخی از آنها عبارت‌اند از:

۱ـ مبارزه با خودنمایی و تمایزطلبی؛

۲ـ دعوت به فروتنی و انسانیت و همسانی با انسان‌های دیگر و سایر بندگان خدا؛

۳- مبارزه با اسراف و ولخرجی و هواپرستی در زندگی و مسکن؛

۴ـ ایجاد زمینه برای رسیدن امکانات ضروری زندگی به دیگر نیازمندان و بی مسکنان؛

۵ـ تأکید بر حضور همگونی انسانی در زندگی‌ها. (7)

پیامبران همواره با سرمایه‌داری و اشراف منشی مبارزه می‌کردند و اندکی تفاوت و تمایز در یک خانه و ساختمان را تحمل نمی‌کردند و این‌گونه رفتارها را ضد ارزش‌های راستین انسانی و الهی معرفی می‌کردند و با موضع‌گیری‌هایی سخت و بی گذشت با این پدیده‌های آسیب‌زا مقابله می‌کردند؛ مانند مبارزات حضرت موسی (ع) با قارون و اشراف فرعونی و نیز مانند درگیری‌های وسیع پیامبر اکرم (ص) با سرمایه‌داران و اشراف قریش. (8)

قرآن کریم تکاثر را ضد ارزش معرفی کرده و با آن درافتاده است. خداوند تعالی در سوره‌ی قصص آیه‌ی ۸۳ می‌فرماید: آن سرای آخرت را برای کسانی قرار می‌دهیم که در زمین خواستار برتری و فساد نیستند، و فرجام [خوش] از آنِ پرهیزگاران است.

حضرت علی (ع) درباره‌ی مفاد این آیه‌ی شریف می‌فرماید: گاه می‌شود که انسان از این لذت می‌برد که بند کفش او از بـنـد کـفـش دوسـتـش بـهـتـر بـاشـد و بـه هـمـیـن خـاطـر مشمول این آیه می‌شود. (9) یعنی حتی این اندازه تمایزطلبی و برتری‌خواهی نیز سبب محرومیت انسان از بهشت الهی می‌شود.

شخصیت‌شناسی مفسدان اقتصادی

گفته شد که مفسد اقتصادی در تعابیر دینی متکاثر است و ریشه‌ی تکاثر حرص و طمع افراد است؛ بنابراین برای شناخت شخصیت متکاثران باید ویژگی‌های اهل حرص و طمع را بررسی کرد. ویژگی‌هایی که آنها را به فساد اقتصادی آسیب‌زا برای جامعه می‌کشاند.

بر اساس پژوهش‌های روان‌شناختی با رویکرد دینی اهل حرص و طمع دست‌کم چهار ویژگی مه دارند که عبارت‌اند از (۱0):

۱. دل‌مشغولی مادی؛

۲. مهارگسیختگی مادی؛

۳. ضعف معرفت و هیجان دینی؛

۴. احساس محرومیت و نیاز مادی.

منظور از دل‌مشغولی مادی این است که این افراد دغدغه و نگرانی‌ای نسبتاً همیشگی درباره‌ی آینده‌ی مادی و مالی خود شامل میزان رفاه، درآمد، هزینه‌ها، جایگاه شغلی و... دارند و نسبت به وضعیت مادی خود ناخرسندند؛ این افراد حتی اگر رفاه بالایی هم داشته باشند باز درباره‌ی اشتباهات مالی گذشته‌ی خود نشخوار ذهنی دارند.

ویژگی دیگر این افراد مهارگسیختگی مادی است؛ به این معنا که این افراد در برابر انگیزه‌ها و وسوسه‌های نامشروع کسب ثروت غیرمجاز بسیار ناتوان هستند و به‌سرعت مغلوب آنها می‌شوند. آنها استفاده از هر وسیله‌ای را برای رسیدن به اهداف مادی خود جایز می‌دانند.

ویژگی سوم این‌گونه افراد این است که نه شناخت صحیحی از اسلام دارند و نه احساس مثبتی نسبت به انجام عبادت‌ها و تکالیف شرعی. اطلاعات آنها بسیار محدود و گاه کاملاً نادرست و حتی آمیخته با شبهات و خرافات است و از سوی دیگر هیچ رابطه‌ی عاطفی و پیوند قلبی بین آنها و خدا و اولیاء دین وجود ندارد.

ویژگی دیگر آنها احساس محرومیت دائمی است. آنها همواره در زمینه‌ی امکانات مادی و رفاهی احساس محرومیت و کمبود دارند؛ حتی اگر به اندازه‌ی‌ کافی یا حتی بیش از آن هم از آنها برخوردار باشند؛ در حقیقت نوعی خودبزرگ‌بینی در شخصیت آنها وجود دارد که سبب می‌شود تا آنها همیشه خود را طلبکار بدانند و غالباً در فضایی تخیلی از ایده آل‌های مادی خود پرواز می‌کنند و همیشه از وضعیت مادی و مالی خود گله‌مند و ناراضی هستند.

نتیجه‌گیری

یکی از مشکلات امروز و رنج‌آور جامعه‌ی ما آفت فساد اقتصادی و مفسدان اقتصادی است که آسیب‌های زیادی را از نظر مادی و معنوی بر جامعه تحمیل می‌کنند؛ این از افراد در فرهنگ اسلامی به‌عنوان متکاثر و زیاده‌خواه یاد می‌شود. ریشه‌ی تکاثر حرص و طمع است و این افراد به لحاظ شخصیتی دارای ویژگی‌های منفی هستند همین ویژگی‌ها سبب اقدامات زالوصفتانه و مخرب آنها می‌شود: این ویژگی‌ها عبارت از: دل‌مشغول مادی، مهارگسیختگی مادی، ضعف معرفت و هیجان دینی، احساس محرومیت و نیاز مادی.

بنابراین این افراد به لحاظ روانی و رفتاری دارای نابهنجاری‌هایی هستند که متأسفانه نه‌تنها به خود که به جامعه نیز آسیب می‌زنند. برای حفظ سلامت مادی و معنوی جامعه باید در کنار اقدامات تنبیهی قانونی برای مجازات این افراد، به ظرفیت‌های فرهنگی و آموزشی جامعه نیز توجه ویژه کرد و با تقویت باورهای دینی و کاهش حسرت‌های مادی و برجسته‌سازی مفاهیم مؤثر و کارگشایی مانند قناعت و توکل در افراد جامعه زمینه‌های پدید آمدن فسادهای اقتصادی و مفسدان اقتصادی را از بین برد؛ در این زمینه همه‌ی نهادهای اثرگذاری مانند خانواده، آموزش و پرورش، حوزه‌های علمیه و رسانه‌ها باید بیش‌ازپیش وارد کار شوند؛ به‌گونه‌ای که قناعت و توکل ارزش‌های جاری زندگی جامعه‌ی شیعی ایران شود.

از سوی دیگر باید از گفتارها و رفتارها و برنامه‌هایی که سبب شعله‌ور کردن آتش حرص در افراد جامعه می‌شود پرهیز شود؛ از گله و شکایت‌های مادی افراطی خانواده‌ها گرفته تا برنامه‌ها و «شوها» و پیام‌های تبلیغاتی پرزرق و برق و وسوسه کننده به کسب ثروت‌های بادآورده در رسانه‌ها و نشان دادن زندگی‌های پرتجمل لاکچری به‌عنوان سبک عادی و بایسته‌ی زندگی امروز./۸۷۶/ی۷۰۲/س

محمدرضا آتشین صدف، نویسنده و پژوهشگر حوزوی

منابع

(۱) باهر، حسین؛ مفاسد اقتصادی عوامل و موانع، نشریه بانک و اقتصاد، آذر 1384، شماره 64، ص ۲۰.

(2) حکیمی، محمدرضا؛ ابعادی زندگی ساز، از الحیاه- گزارشی درباره جلد سوم تا ششم، نشریه‌ی بینات، پاییز و زمستان 1382 - شماره 39 و 40، ص 123-127.

(3) پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحه، تهران، دنیای دانش، 1382، ج 1، ص 694.

(4) رضوی، سید محمد؛ «تکاثر، عوامل، آثار و پیامدها در آیات قرآنی»، فصلنامه مطالعات قرآن، پاییز 1391، شماره‌ی 11، ص ۱۰۲-۱۰۳ (با حذف ارجاعات درون‌متنی).

(5) فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضه الواعظین، مقدمه‌نویس: خرسان، محمدمهدی، قم، الشریف الرضی، 1375، ج ۲، ص ۴۹۳.

(6) الشیخ الطبرسی، مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ج 7، ص 310.

(7) حکیمی، محمدرضا؛ قیام جاودانه، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1373، صفحه 171- 176.

(8) همان.

(9) عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، مصحح: رسولی، هاشم، عبدعلی بن جمعه، قم: اسماعیلیان، 1415، ج 4، ص 144.

(10) هراتیان، عباس علی و دیگران، «ساخت و اعتباریابی مقیاس اسلامی حرص – قناعت»، زمستان 1393، شماره‌ی 28، ص ۵.

ارسال نظرات